ثمره زندگی من

با سلام  بازم یه عکس شکاری داریم از بنیامین و فاطمه  البته فکر نکنید این فقط بنیامین است که در این عکس راحت نیست بلکه دو نفر دیگر این عکس هم به ظاهر در آرامش هستند ...

این مورد مال چند روز پیش بوده است ولی چون عکسی در دسترس نبود امروز در وبلاگ گذاشته شد بنیامین از طرف پدر پدرش به پدر و مادر مادرش تبریک میگوید ...

با سلام  مادر مادر مادر بنیامین، پس از جند روز که در کنار ما بود به خانه خودش در روستا بازگشت. در آخرین روز چند عکس یادگاری گرفتیم. ...

دیروز صبح زود پدربزرگ و مادر بزرگ بنیامین از مکه آمدند و با خیلی بهشون خوش گذشته بود ان شاالله قسمت هر کی که دوست داره بره بشه  در ضمن قرار شد من بعد آنها را حاجی بابا و حاجی مامان صدا کنیم ...

امروز یه عکس شکاری داریم همانطور که گفتم مادر بزرگ بنیامین ار سفر حج آمده است و یکی از کسانی که به دیدارشان آمده اند (با وجود تمام سختیهای سفر) مادر ایشان است  و در همین ملاقات بنیامین تونست زودتر از موعد مادر مادر مادر خودش را ببینه و ایشان هم به همین ترتیب ولی معکوس... خداوند همیشه زنده و سالم نگه بداردش .... ...

سلام  چند شب پیش عزیز دل بابا، دچار دل درد شد و چیزی حدود 3-4 ساعت فقط گریه کرد و سر و صدا راه انداخت. و بالاخره با حوله گرم آرام گرفت. دیدم من که مطالب خوب را میگذارم بد نیست گاهی هم از ناخوشی ها تصویر برداریم . باتشکر فراوان از عمه بنیامین که تا نیمه های شب هم برای رفع مشکل ما را راهنمایی میکرد             ...

با سلام و تشکر از کلیه دوستانی که رشد و نمو بنیامین را از طریق این وبلاگ دنبال میکنند. بنیامین از مرز یک ماه گذشت و به همین دلیل چند عکس ازش گرفتیم    و متاسفانه افرادی از فامیل درجه یک بنیامین، هنوز وقت ندارند که ببیننش. و یا شاید واسشون مهم نیست که بنیامین یه روزی باید دوستشون داشته باشه ...

ما هم مثل همه پدر مادرها شبها بنیامین را چک میکنیم که یک وقت مشکلی درخواب نداشته باشه . با اینکه بنیامین خودش شبها 3-4 بار ما رو بیدار میکنه و اجازه نمیده بدون فکر اون بخوابیم .  ولی نکته جالبی که ما از دیشب بهش برخورد کردیم اینه که پسرکم جدیداً توی خواب میتونه موقعیت خودش را عوض کنه . ما اول فکر کردیم اشتباه میکنیم و دوبار در یک شب اتفاق افتاد لذا عکسی گرفتیم که اولین را ثبت کرده باشیم. ...

بازم سلام  امروز میخوام واستون یه عکس شکاری بزارم  عکسی از لحظه ای خاص  در این لحظه در حال تعویض لباس بنیامین بودیم که دیدیم ماهیچه هاش زده بیرون و پسرم داره مثل بدنسازها زور میزنه که بیشتر هیکل دختر کش را بیرون بریزه - لذا شکار این لحظه سبب خوشنودی من و مادرش شد. ...

خبر جدید  بزرگترین خاله بنیامین که تا هم اکنون وی را ندیده بود بالاخره از شهرستان به تهران آمد و تونست بنیامین را ببینه - البته پسر گلم هم در این دیدار نه تنها غریبی نکرد بلکه مثل یک مرد تونست ثابت کنه که غریبی معنای خاصی واسش نداره  متاسفانه هنوز عکسی از این موضوع تهیه نشده است. در صورت تهیه در اولین فرصت در اختیار دوست داران قرار خواهد گرفت . قابل به توضیح است که بزرگترین عموی بنیامین نیز به دلیل مشابه هنوز موفق به دیدن ایشان نشده است که از همین جا به عمو (فرشید) سلام رسانده و خواستار این هستیم که برادر زاده را کمتر در انتظار قرار دهد. ...